[ad_1]

اشرف غنی؛ در روزهای اخیر ، رئیس جمهور بارها اظهار داشت که به انتقال قانونی و دموکراتیک قدرت به یک دولت منتخب و پس از انتخابات متعهد است. این اظهارات در پاسخ به گمانه زنی های روزافزون در مورد احتمال ایجاد یک دولت موقت یا موقت به دنبال صلح با طالبان است.
آقای غنی برنامه دولت موقت را رد کرد و مشاوران وی گفتند که دولت موقت در هر 20 سال سود دولت سازی شرط می بندد و این منطقی نیست.
رئیس جمهور چه در سفر اخیر خود به ننگرهار و چه در مصاحبه با CNN گفت که وی قدرت را فقط به یک رئیس جمهور منتخب تحویل خواهد داد.
این اظهارات نشانه دیگری از مقاومت سرسختانه آقای غنی در برابر هرگونه تغییر در بالاترین سطوح دولت در سایه صلح با طالبان است.
آقای غنی به دنبال مدلی برای صلح با طالبان است که در آن طالبان ، به عنوان یکی از اعضای سهمیه دولت تحت رهبری وی ، از جنگ دست بکشد ، در انتخابات شرکت کند و نتایج را هرچه که باشد بپذیرد. این الگویی است که برای صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار اعمال شد و در آن به قدرت آقای غنی آسیب نرسید و وی حتی موفق شد برای یک دوره دیگر قدرت را بدست آورد.
اما الگوی صلح با آقای حکمتیار اکنون حتی مورد پسند وی نیست و اگرچه وی امتیازات ویژه و غیرقانونی زیادی را دریافت می کند ، اما او همچنان ادعا می کند که دولت به تمام تعهدات خود در توافق نامه صلح با وی عمل نکرده و صدها نفر از اعضای حزب e-Islami زندان های ایالتی وجود دارد ، هیچ مکان اسکان ویژه ای برای اعضای حزب اسلامی وجود ندارد و سهمیه قدرت حزب به طور کامل تأمین نشده است.
حکمتیار همچنین یکی از مهمترین حامیان تشکیل دولت موقت است و آن را “تنها راه” برای غلبه بر وضعیت فعلی و دستیابی به صلح می داند.
حتی اگر الگوی صلح حکمتیار نمونه موفقی باشد ، این در مورد طالبان درست نیست. زیرا وضعیت طالبان با حزب اسلامی کاملاً متفاوت است. حزب اسلامی جنبشی ضعیف شده و مطرود بود که پس از 40 سال جنگ ، دیگر نیروی انسانی ، قدرت نظامی و شاید منابع مالی برای جنگیدن نداشت. طالبان هر رقیب دیگری را در زمین سرنگون و سرنگون می کردند و اگر این گروه بدون در نظر گرفتن حزب اسلامی ، حزب اسلامی و گلبدین حکمتیار با دولت به توافق صلح می رسید ، حتی نمی توانستند آنقدر امتیاز کسب کنند. .
از سوی دیگر ، طالبان خود را یک نیروی برتر نظامی در آستانه پیروزی کامل می دانند. آنها معتقدند که نیروهای خارجی را وادار به تسلیم و عقب نشینی کرده اند و سایر گروه های سیاسی و قومی واقعیت قدرت این گروه را پذیرفته و تا حدودی با صلح مطلوب موافقت کرده اند.
علاوه بر این ، طالبان از انزوا و شهرت قبلی خود به عنوان یک گروه تروریستی و جنایتکار برخاسته و مشروعیت سیاسی پیدا کرده اند تا در توافقنامه صلح با ایالات متحده و تماس گسترده با قدرت های منطقه ای و جهانی به یک قدرت تشنه قدرت تبدیل شوند. شما موفق شده اید
بر این اساس ، چنین نیرویی مایل نیست بر اساس قوانین اشرف غنی صلح کند. صلح مبتنی بر توافق غنی و گلبدین ، که آقای غنی را در قدرت و طالبان را به عنوان یک جریان سیاسی مناسب و گستردگی جریان های دیگر حفظ خواهد کرد.
طنز این است که خود آقای غنی دو دور پی در پی انتخابات را به عنوان یک روند قانونی و قانونی برای انتخاب حاکم و انتقال دموکراتیک قدرت بی اعتبار می کند و وی را دستکاری و بی اعتبار می کند به گونه ای که حتی مردم دیگر در آن حضور ندارند. در انتخابات شرکت کنید نمونه بارز آن دو انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سالهای اخیر است که در آن شاهد حضور حداکثری مشروعیت و مشروعیت و حداکثر تقلب ، تقلب ، سرقت ، تقلب در آرا vote و نتایج ایجاد شده و رسوائی های نگران کننده بوده ایم.
بنابراین ، صحبت از انتقال دموکراتیک قدرت به یک دولت منتخب ادعا نمی کند که طرح آقای غنی قابل توجیه و دفاع است. همانطور که الگوی صلح گلبدین به طالبان غیر منطقی و عملی است ، این فقط دلبستگی بیش از حد اشرف غنی به قدرت را نشان می دهد.
عبدالمتین فرهمند – جمهوری
[ad_2]